در ابتدا عناصر زیادی به جذابیت برنامه جهت میدادند که مهمترین آنها شخصیت جنابخان با ویژگیهای منحصربهفرد بود؛ شخصیتی که بسیاری از تابوهای تلویزیون را شکست و چون در قالب یک عروسک معرفی شده بود، بهظاهر مشکلی در این زمینه ایجاد نمیکرد!
تاکشوهای جذابی را توسط میهمانانی ارائه میداد که شاید تا آنموقع به هیچ برنامه تلویزیونی دعوت نشده بودند یا در زمینههای متفاوتتری به بحث و گفتوگو میپرداختند و رفتهرفته چهرههای مطرحی از بازیگران و ورزشکاران و... هم به برنامه دعوت شدند که این اواخر ورود چهرههای دمدستی از جذابیت برنامه بهشدت کاست.
این برنامه همه مناسبتهای ملی و مذهبی و تمامی اتفاقهایی که به صورت ناگهانی در کشور رخ میداد را با محتوایی مربوط به آنچه پیش آمده بود، به وسیله اتاق فکر نسبتا قوی خود پوشش میداد. رواج نیکوکاری و مهربانی اینبار در پایان هر برنامه با قولگرفتن از میهمان آن شب و انجام یک حرکت متفاوت که سبب خشنودی یک یا چند نفر میشد نیز از نکات مثبت این برنامه بود.
اما خندیدن به هر قیمتی و به هر مسئلهای اصلا کار جالبی نیست. عوامل اجرائی برنامه با گرفتن خندههای زورکی از تماشاچیان داخل استودیو سعی در ایجاد فضایی متفاوت را داشتند و دارند که البته خنداندن مردم در این برهه از زمان و با وجود مشکلات بسیاری که گریبانگیرش هستند، بسیار کار سختی است و این اصرار برای خندههای زورکی سطح سلیقه و ذائقه مخاطب را بهشدت پایین میآورد.
بههرترتیب خندوانه چند فصل را با تغییراتی که عوامل برنامه سعی میکردند به جذابیت کار بیفزایند، جلو آمد هرچند در این وادی بسیار سینوسی و ناموفق هم عمل کرد. خندوانه برای جلوگیری از تکرار و بهترشدن راههای مختلفی ازجمله مسابقه لباهنگ، خانواده باحال، آوردن عروسکهای جدید و فستیوال استندآپ کمدی را امتحان کرد.
این روزها نیز شاهد نوعی استعدادیابی در قالب «خنداننده شو» هستیم که تقلیدی از برنامههای آن طرف آبی است! اینکه بالاخره چه زمانی قرار است رگ خلاقیت برنامهسازان ما بالا بزند و از حجم برنامههای تقلیدی تلویزیون ملی کم شود، خود سؤالی است که امیدوارم خیلی زود به جواب برسیم!!!
برنامه استعدادیابی آمریکا (America got talent)، برنامه استعدادیابی کشورهای عربی (Arab got talent)، برنامه صدا (Voice) و برنامه (X Factor) ازجمله برنامههای استعدادیابی در زمینههای متفاوت هنری در کشورهای مختلف هستند که با داوران بسیار قوی و با تخصص مربوطه اجرا میشوند.
این برنامهها بهگونهای عمل میکنند که دارای خروجیهای بسیار موفق از افراد منتخب هستند که آنها بعد از مدتی یکی از بهترینها در زمینهای که شرکت کرده بودند، میشوند. چنین برنامههایی که از تیمهای قوی برنامهسازی تشکیل شدهاند، توانستهاند در راستای کمک به کشف، پرورش و هدایت استعدادها قدم بردارند و با نشاندادن شیوههای متنوع در ارائه استعداد افراد جامعه سالهاست که در جذب مخاطب در سراسر جهان بسیار موفق عمل کردهاند.
برنامه خنداننده شو نیز در برنامه خندوانه در راستای استعدادیابی، استندآپ کمدیهایی را به اجرا میگذارد که اجراکنندگان از بطن جامعه انتخاب شدهاند. تا اینجای کار شاید بسیار هم خوب باشد چراکه فرصتی را برای افرادی فراهم کرده که ممکن است تاکنون چنین امکانی را نداشتهاند و به دنبال سکوی پرتابی برای عرض اندام بودهاند.
اما چگونگی انتخاب و اینکه واقعا این افراد دارای چنین استعدادی هستند یا نه (به طور مثال در انتخاب بانوان شرکتکننده که به نظر میرسد فقط همین تعداد بودهاند و قدرت انتخاب دیگری در ظاهر وجود نداشته است) و تقلید از برنامههای خارج از ایران که هر چند نفر زیر نظر یکی از هنرمندان تمرین میکنند، مسائل نخنماشدهای هستند و نوعی رفیقبازی در انتخاب داورها مشاهده میشود که چندان خوشایند نیست! اکثر سوژههای اجرائی این افراد جذابیت نمایشی ندارد و در اجرا هم بهشدت ضعیف است بهطوریکه گاهی مجبور شدهاند برای جذب مخاطب از شوخیهای مبتذل استفاده کنند. این در حالی است که کمدینهای دعوتشده که در فصلهای گذشته این برنامه هم حضور داشتند با اجراها و سوژههای تکراری در این فصل حوصله تماشاگر را سر میبرند.
همچنین این برنامه با جذب اسپانسرهای متعدد که بسیار گلدرشت تبلیغ میشوند و در ظاهر به کسی هم در چگونگی و چرایی آن پاسخی نمیدهند، به نوعی وقت برنامه را پر میکنند.
برنامه «٩٠» نزدیک به ٢٠ سال است که در آنتن تلویزیون خودنمایی میکند؛ برنامهای ورزشی که با وجود اینکه فقط به فوتبال میپردازد اما هر سال بهعنوان پربینندهترین، بهترین و ترین و ترینها انتخاب میشود. این خلاقیت تیم سازنده و هوش سرشار عادل فردوسیپور در برنامهسازی است که اجازه ندادهاند بعد از این همه سال این برنامه دچار افت شده و مخاطبان خودش را از دست دهد.
اما خندوانه بهشدت دچار افت محتوا، اجرا، خلاقیت و جذب مخاطب شده است. باید دست به کار شود و برای نجات خودش بجنبد. شاید با تغییر اتاق فکر و تزریق افراد متخصص و متبحر، خلاق و طناز بتواند خود را از ورطه تکرار خلاص کند و به روزهای اوج برگردد. در غیراینصورت باید بهجرئت گفت: خداحافظ.